ابومنصور اسپهبد دوست بن محمد دیلمی. از مشاهیر ادباء. او در آغاز مذهب شیعه داشت و سب ّصحابه روا میشمرد و سپس از آن مذهب بازآمد. وفات اوبه سال 469 ه. ق. بوده است و قطعۀ ذیل از اوست: یاطالب التزویج انک بالذی تبغیه منی جاهل، معذور هل ابصرت عیناک صاحب زوجه الا حزیناً ما لدیه سرور
ابومنصور اسپهبد دوست بن محمد دیلمی. از مشاهیر ادباء. او در آغاز مذهب شیعه داشت و سب ّصحابه روا میشمرد و سپس از آن مذهب بازآمد. وفات اوبه سال 469 هَ. ق. بوده است و قطعۀ ذیل از اوست: یاطالب التزویج انک بالذی تبغیه منی جاهل، معذور هل ابصرت عیناک صاحب زوجه الا حزیناً ما لدیه سرور
این کنیت که در بعض کتب از جمله دائره المعارف اسلامی به ابوعلی احمد بن محمد بن یعقوب داده شده است غلط است و کنیت او ابوعلی و لقبش مسکویه است بی اضافۀ ابن. رجوع به ابوعلی مسکویه شود
این کنیت که در بعض کتب از جمله دائره المعارف اسلامی به ابوعلی احمد بن محمد بن یعقوب داده شده است غلط است و کنیت او ابوعلی و لقبش مسکویه است بی اضافۀ ابن. رجوع به ابوعلی مسکویه شود
ابوعلی احمد بن عبدالرحمن بن مندویۀ اصفهانی. پدر او از خاندانی بزرگ و از بلغای روزگار خویش بود و علم لغت و دانش نحو و فن شعر میورزید و پسر وی ابوعلی احمد ادیب و طبیب و شاعر بود و گویند آنگاه که عضدالدوله فناخسرو بیمارستان عضدی بغداد بکرد بیست وچهار تن طبیب از اکناف ملک گرد آورد و احمد یکی از آن عده بود. ابن مندویه مرد ادب و فضل و او را کتابی در شعر و شعراست و نیز صاحب کناشی ملیح است در طب با بیانی شیرین. و از تصانیف دیگر اوست کتاب نقض الجاحظ فی نقضه للطب. کتاب الجامع الکبیر. کتاب الاغذیه. کتاب الطبیخ. کتاب المغیث فی الطب. کتاب الکافی فی الطب و چندین رساله به اهل اصفهان که میان مردم آن ولایت متداول است. (قفطی). و نیز او راست: کتاب المدخل الی الطب وکتاب الجامع المختصر من علم الطب. و کتاب فی الشراب و کتاب نهایه الاختصار. و از رسائل اوست: رساله ای درترکیب طبقات چشم. و دیگر رسالۀ علاج بزرگ گشتن عدسی و رسالۀ علاج بیماری معده و رساله ای در علاج استسقا و رساله ای در علاج مثانه و رساله ای در امراض اطفال
ابوعلی احمد بن عبدالرحمن بن مندویۀ اصفهانی. پدر او از خاندانی بزرگ و از بلغای روزگار خویش بود و علم لغت و دانش نحو و فن شعر میورزید و پسر وی ابوعلی احمد ادیب و طبیب و شاعر بود و گویند آنگاه که عضدالدوله فناخسرو بیمارستان عضدی بغداد بکرد بیست وچهار تن طبیب از اکناف ملک گرد آورد و احمد یکی از آن عده بود. ابن مندویه مرد ادب و فضل و او را کتابی در شعر و شعراست و نیز صاحب کناشی ملیح است در طب با بیانی شیرین. و از تصانیف دیگر اوست کتاب نقض الجاحظ فی نقضه للطب. کتاب الجامع الکبیر. کتاب الاغذیه. کتاب الطبیخ. کتاب المغیث فی الطب. کتاب الکافی فی الطب و چندین رساله به اهل اصفهان که میان مردم آن ولایت متداول است. (قفطی). و نیز او راست: کتاب المدخل الی الطب وکتاب الجامع المختصر من علم الطب. و کتاب فی الشراب و کتاب نهایه الاختصار. و از رسائل اوست: رساله ای درترکیب طبقات چشم. و دیگر رسالۀ علاج بزرگ گشتن عدسی و رسالۀ علاج بیماری معده و رساله ای در علاج استسقا و رساله ای در علاج مثانه و رساله ای در امراض اطفال
ابوبکر احمد بن علی بن محمد بن ابراهیم الحافظ الاصبهانی. محدثی از مردم اصفهان. و او از ابی اسماعیلی و حاکم روایت دارد و ابوبکر خطیب از او روایت کند. و در 428 هجری قمری درگذشته است
ابوبکر احمد بن علی بن محمد بن ابراهیم الحافظ الاصبهانی. محدثی از مردم اصفهان. و او از ابی اسماعیلی و حاکم روایت دارد و ابوبکر خطیب از او روایت کند. و در 428 هجری قمری درگذشته است